داستان سریال

در سریال نیسان آبی : دو سه سالی گذشت، رابطه جمشید و زری دیگه مثل سابق نبود، رضا و‌ پری هم دیگه اون رضا و پری قبل نبودند تا اینکه شب عروسی ممد… ای واای از شب عروسی ممد، ای فریاد از شب عروسی ممد!